صنایع خدماتی بسیار متنوع هستند.
همچنین فعالیتهای دیگری نظیر مراکز
آموزش عالی و بیمارستانها هم با چنان تقاضایی روبرو بودهاند که تا بحال
نیازی به بازاریابی احساس نکردهاند.
بازاریابی برای مشاغل پزشکی و حقوقی مالی نظیر حسابرسان نیز مغایر با اصول و موازین آنها تلقی میشود.
بهمین دلایل تا چندی پیش موسسات خدماتی از نظر استفاده از بازاریابی پشت سر موسسات تولیدی حرکت میکردند.
اما
از آنجایی که کیفیت خدمات در مقایسه با کالا قابل مشاهده نیست و از ثبات
کمی برخوردار بوده و مدام در حال تغییر است و حاصل خدمت تنها تحت تاثیر
ارایه کننده خدمت نیست بلکه تمامی فرآیند ایجاد خدمت در آن تاثیرگذار
میباشد، لذا بازاریابی خدمات از بازاریابی کالا تفکیک شده است.
دنیایب
ازاریابی گسترده و پراکنده است، و امروزه در جستجوی راهها و اطلاعاتی
میباشد تا از طریق آن مشتریانوفادار برای خود ایجاد کند.
از این رو هر روز بر انواع روشهای بازاریابی افزوده میشود.
بازاریابی خدمات نیز، یکی از انواع بازاریابی است.
همه ما هرروزه از خدمات بهره مند میشویم.
خدمت، کار و عملی ناملموس است، که یک طرف به طرف دیگر عرضه میکند و مالکیت چیزی را به دنبال ندارد.
بازاریابی خدمات میکوشد تا با افزایش کیفیت خدمات ارایه شده و منفعت بیشتر به مشتری، سبب افزایش وفاداری مشتریان و سوداوری بالا برای سازمان شود.
این تحقیق به لحاظهدف، کاربردی و از نظر ماهیت و محتوایی توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی میباشد.
جامعه
آماری این پژوهش کلیهمدیران شرکتهای بیمه ایران فعال در استان
آذربایجان غربی به تعداد ۲۸۸ نفر میباشد که از بین آنها تعداد ١۶۷ نفر با
روشتصادفی خوشهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است.
ابزار گردآوری
دادهها پرسشنامه میباشد که روایی محتوایی آن ازطریق تحلیل عاملی تایید و
پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است.
برای تحلیل داده هایجمع آوری شده از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
نتایج
به دست آمده از تحقیق نشان میدهد که از تمامیابعاد سرمایه اجتماعی به جز
بعد سیاسی تاثیر مثبت و معناداری بر قابلیتهای بازاریابی دارد.
اهمیت دادگاه در آنست که صلاحیت رسیدگی به جرایم بین المللی شامل:
«جرایم جنگی»، «جنایت علیه بشریت»، «نسل کشی» و «تجاوز» در حوزه کشورهای
عضو، بدون توجه به این که توسط چه کسانی صورت گرفته است را دارد.
در
مورد جنایت نسل زدایی و مصادیق آن، با توجه به الحاق ایران به کنوانسیون
منع نسل زدایی( قانون اجازه الحاق دولت ایران به قرارداد بین المللی
جلوگیری از کشتار جمعی( ژنوسید) مصوب۳۰/۹/١۳۳۴ )، مشکلی در الحاق به دیوان
برای کشور متصور نیست.
در مورد جنایات جنگی با توجه به اینکه هنوز ایران
به دو پروتکل الحاقی به کنوانسیونهای ژنو ملحق نشده؛ الحاق به دیوان
صرف نظر از تعهدات بین المللی فعلی ایران، متضمن قبول تعهدات اسناد مزبور
است.
در مورد جنایت نسل زدایی و مصادیق آن، با توجه به الحاق ایران به
کنوانسیون منع نسل زدایی( قانون اجازه الحاق دولت ایران به قرارداد بین
المللی جلوگیری از کشتار جمعی( ژنوسید) مصوب۳۰/۹/١۳۳۴ )، مشکلی در الحاق به
دیوان برای کشور متصور نیست.
جمهوری اسلامی ایران نیز ازجمله کشورهایی
است که در جریان مذاکرات مربوط به تهیه و تدوین اساسنامه این دیوان مشارکت
فعال داشته و در برخی موارد با هماهنگی با سایر کشورهای اسلامی، موارد خاصی
را در اساسنامه گنجانده؛ اما هنوز جمهوری به صورت قطعی اساسنامه دیوان
بینالمللی کیفری را نپذیرفته است.
بحث عضویت یا عدم عضویت ایران در دیوان بینالمللی کیفری از مهمترین مباحث مجامع و محافل علمی و دانشگاهی است.
برخی
به استناد تعارض مقررات اساسنامه با احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی
ایران به عدم عضویت ایران در دیوان مذکور اعتقاد دارند و برخی دیگر با این
استدلال که بین مفاد اساسنامه و احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی ایران
تعارض وجود ندارد یا اگر وجود دارد، راهکارها و راهحلهایی برای آن
پیشبینی شده است به عضویت ایران در دیوان مذکور اعتقاد دارند.
بدین جهت ابتدا به معرفی دیوان میپردازیم و سپس موضوع اصلی که همان مطالعه تطبیقی «جرایم» و «مجازاتها» است مطرح خواهد شد.
دو
سوال اساسی که باید در پی پاسخ گفتن به آنها باشیم عبارتند از: ١. آیا
مواردی که در اساسنامه دیوان به عنوان «جرم» ذکر شده در قوانین جزایی
جمهوری اسلامی ایران نیز «جرم» محسوب شده است یا خیر؟ ۲.
آیا مجازاتهای مقرر برای جرایم مذکور در اساسنامه دیوان با مجازاتهای مقرر در قوانین جمهوری اسلامی ایران مطابقت دارند یا خیر ؟
رویکرد روانشناسی مثبتگرا، با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (به جای پرداختن به نابهنجاریها و اختلالها)، در سالهای اخیر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. این رویکرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازهها و شیوههایی میداند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارند. از این رو عواملی که سبب سازگاری هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی گردند، بنیادیترین سازههای مورد پژوهش این رویکرد میباشند. در این میان، تابآوری جایگاه ویژهای در حوزههای روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، بهطوری که هر روز بر شمار پژوهشهای مرتبط با این سازه افزوده میشود (سامانی، جوکار و صحراگرد، ۱۳۸۶).
فعالیت های عالمانه و اولیه افرادی چون گارمزی، راتر و ورنر[۱]، موجب پیشبرد مطالعه در حوزۀ تاب آوری شد. گارمزی[۲]و ماستن (۱۹۹۱) تابآوری را ”یک فرآیند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با شرایط تهدیدکننده“، تعریف نمودهاند. به بیان دیگر تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.
البته تابآوری، تنها پایداری در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمیباشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. میتوان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است (کانر و دیویدسون[۳]، ۲۰۰۳). افزون بر این، پژوهشگران بر این باورند که تابآوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (ماستن، ۲۰۰۱).
کامپفر[۴] (۱۹۹۹) باور داشت که تابآوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم میکند. در عین حال به این نکته نیز اشاره مینماید که سازگاری مثبت با زندگی، هم میتواند پیامد تابآوری بهشمار رود و هم بهعنوان پیشآیند، سطح بالاتری از تابآوری را سبب شود؛ وی این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تابآوری میداند.
واژه های کلیدی: تاب آوری، مدل های تاب آوری، چارچوب تاب آوری کامپفر، تئوری ها
جهت دانلود متن کامل مقاله مدل های تاب آوری کلیک نمایید